روز مبادا
پریسا شکوهیمجد
گریههایت را
پنهان کن
برای روز مبادا
میان اینهمه سکوت
گریه هم
غنیمت است!
یک مکث خیس
فرشته سلیمانی
تصویری که بعد از خواندن جملۀ «گریههایت را پنهان کن» در ذهن شکل میگیرد، پوشاندن صورت با دست یا برگرداندن صورت در وقت گریه است. سطر بعد اما معنای دیگر و بیشتری به اولین سطر میبخشد. گریههایت را ذخیره کن، شاید هم پسانداز! همۀ اینها به واسطۀ «روز مبادا» منتقل میشود.
اما روز مبادا کدام است و گریه در آن، چه دردی را درمان خواهد کرد؟ جواب «درد سکوت» است؛ سکوتی که همهجا را فرا گرفته و با اینحال شاعر پیشنهاد میکند گریه ها برای شکستن این سکوت بهکار گرفته نشوند. چرا که انتظار روزهایی از این سختتر را میکشد؛ زمانی که شاید گریهها هم ته بکشند.
کوتاهی سطرها و در نتیجه مکثهای کوتاهی که سطربهسطر تکرار میشوند، از جمله عواملی است که غم نهفته در حرفهای شاعر و چهبسا سکوت موردنظر او را القا میکند؛ مکثی که همهی ما بهوقت فروخوردن بغض به آن نیاز داریم.